برترام پینکوس، دندانپزشک بدخلق و مردمگریز اهل منهتن، به توانایی ناخواستهای دست پیدا میکند: دیدن ارواح. ارواحی واقعاً آزاردهنده. بدتر از همه اینکه آنها همه چیزی از او میخواهند، بهویژه فرانک هرلیهی، یک روح خوشصحبت که او را وارد نقشهای عاشقانه با بیوهاش گوئن میکند. بهزودی، آنها درگیر موقعیتی کمدی و پیچیده میان دنیای اکنون و آخرت میشوند.