این داستان به بلوغ، زندگی لوران شوالیه 15 ساله را دنبال میکند، در حالی که او در راه خود بر روی موج رو به رشد نوجوانی در فرانسه دهه 1950 میگذرد. شوالیه پس از اولین تجربه جنسی خود با یک فاحشه و طفره رفتن از لب های یک کشیش، به مخملک مبتلا می شود. هنگامی که تب او را با سوفل قلبی رها می کند، شوالیه همراه با مادر بیش از حد مراقب و زناکارش در یک آسایشگاه قرار می گیرد. نجوای قلب